فقر

فقر

دلنوشته هایم راجع به فقر اجتماع

زمزمه های کودک علیل

کودکی را روی ویلچر هر روزه به همراه پدر علیلش در کنار مغازه خوار و بار فروشی بزرگی می بینم که در حالی که گردنش تعادلی ندارد و دائم به سویی افکنده می شود به رهگذری با التماس نگاه می کرد و دستانش را برای گرفتن کمک به سوی انها دراز می کرد نگاه ان کودک علیل انگار با ادمی حرف می زند اگر خوب و دقیق به زمزمه هایش گوش فرا دهیم اینطوری زیر لب می گوید که ای خدای مهربان چرا پدر و مادرم آنقدر بی مسئولیتند با انکه پدرم معلول بود باز هم صاحب بچه شدند و من علیل قلج را بدنیا آوردند هر روز رهگذرانی که از کنار من و پدرم رد می شود این مسئله حیاتی را به پدرم گوش زد می کنند که چرا وقتی خودت مشکل معلولیت داشتی صاحب فرزند شدی تاکه او هم محتاجی مثل تو شود آن کودک در دلش پدرش را نفرین می کرد که جرا این امر مهم را رعایت نکرد چون خود پدرش هم ازاینکه پدر بزرگش معلول بود زمان بدنیا آمدن مثل پدرش معلول بذنیا آمد اگر از بی سوادیش بود غصه ای نداشت ولی وقتی که خود این بلا به سرش آمد پس چرا من را بوجود آورد تا که مانند تکه گوشتی گوشه ای بیفتم و منبع در آمدش شوم این سوز و گداز هر روزه آن کودک علیل بود خدایا کمک کن تا که هرگز فرزند علیلی بدنیا نیاید و از آن سوء استفاده نکنند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: فرخ لقا .فتحی ׀ تاریخ: برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

فقر بزرگترین بلای خانمان بر انداز قشر عظیمی از جامعه اند بیاید با اندک کمک هایمان گره کوچکی از مشکلاتشون رو باز کنیم و از شادیشان دلشاد شویم به امید اون روز طلایی


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , ffathi50.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM